سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پروتکل پیشگیری و مدیریت خودکشی

خودکشی یکی از بدترین و عمیق ترین آنواع (تراما) آسیب هاست. نه تنها درد و سوگ حاصله بر بازماندگان و خود فرد با شدت و عمقی غیر قابل توصیف تحمیل می شود بلکه آسیب روانی آن نیز قادر است تاثیری مادام العمر بر بازماندگان و فرد خودکشی کرده بگذارد. اما آسیب های جانی و روانی خودکشی تمام ابعاد آن نبوده بلکه تنها قسمتی از دامنه وسیع آنرا تحت پوشش قرار می دهد. در این راستا و برای درک عمیقی از عارضه خودکشی لازم است که آنرا به اجزاء تشکیل دهنده آن از جنبه های اقتصادی ، اجتماعی، روابط بین فردی  و پاتولوژیک تقسیم کرده و سنجیده و سپس اقدام به پیشگیری و مدیریت آن نماییم.در این جزوه ضمن بررسی مشروح اجزاء مذکور در این عارضه جانکاه به ارائه پروتکل های پیشگیری و مدیریت آن نیز خواهیم پرداخت.

خودکشی از منظر اقتصادی

خودکشی یکی از پر هزینه ترین عوارض روانی جسمانی است. سازمان جهانی سلامت (WHO) بر این باور است که سالانه یک میلیون نفر در جهان مبادرت به خودکشی می کنند. هزینه خودکشی در ایالات متحده آمریکا بنا به گزارش مرکز کنترل بیماری های وزارت بهداشت ان کشور بالف بر  93.4 میلیارد دلار بوده که از محاسبه آیتم های ذیل بدست می آید:

  1. هزینه هدر شده در سیستم درمانی: هزینه ای که صرف درمان شده اما نتیجه مطلوب بدست نیامده
  2. هزینه بیمار بودن فرد: هزینه ای که در اثر مفید و مثمر نبودن فرد به عنوان یکی از اعضای جامعه به جامعه تحمیل می شود
  3. هزینه های پرداخت شده توسط دولت در سالهای رشد و نمو فرد: هزینه ساخت مدارس و بیمارستان ها و جاده و غیره که دیگر در اثر استفاده فرد مستهلک نمی شود.
  4. سال های مستهلک نشده توسط فرد در ایجاد سرانه تولید: سال هایی که فرد میبایستی به تولید کار، محصولات، علم و خدمات صرف میکرده اما این تولید اتفاق نیافتاده و در نتیجه جامعه متضرر شده است
  5. هزینه تعلیم و تربیت مجدد استعداد هایی که در اثر خودکشی به شکوفایی نرسیده است

همانطور که مشاهده می شود خودکشی یکی از پرهزینه ترین عوارض اجتماعی در یک جامعه محسوب می شود که از منظر اقتصادی نیز نیازمند بررسی، رسیدگی، و پیشگیری و مدیریت می باشد.

خود کشی از منظر اجتماعی:

دوران باستان و فرهنگ های باستانی

خودکشی در دوران باستان و بسیاری از فرهنگ های باستانی که تا کنون نیز ادامه پیدا کرده اند یک عمل متهورانه و با افتخار و شرافتمند محسوب می شده است. در آن دوران و در ان فرهنگها، افرادی که نمی توانستند مسئولیت های نهاده به عهده آنها (جنگیدن، تأمین نیازهای خانه و خانواده، حفظ آبرو و حیثیت خانوادگی، موفق شدن در کار و یا مأموریتی) را مدیریت کرده و یا به اتمام برسانند اقدام به خودکشی میکردند زیرا خودکشی تنها قدم باقیمانده اگرچه کمتر شرافتمندانه از مسئولیت های یاد شده حساب می شد. حتی امروزه نیز در فرهنگ های باستانی بجا مانده مثل ژاپن،هاراگیری یک عمل متهورانه برای افرادی که توانایی و یا لیاقت انجام مسئولیت های خود را ندارند محسوب شده و به آنها این امکان را می دهد که حداقل خود را در آسان ترین و کمترین عمل ممکن یعنی خودکشی لایق نشان دهند.

ادیان ابراهیمی از دوران باستان به خودکشی به عنوان عملی زشت نگاه کرده و پیروان خود را از انجام آن نهی می کنند. استدلال این ادیان بر این است که جان متعلق به فرد نبوده (بلکه به خالق وی تعلق داشته) و در نتیجه آسیب رساندن به آن و یا مصرف آن به دلخواه فرد در یَد قدرت وی نمی باشد. در این ادیان خودکشی موجب تنبیهات سنگینی در دنیای پس از مرگ شده و فرد در برزخ زمان زندگی نکرده خود معلق می ماند. این معلق ماندن از زندگی ناخوشایند فعلی و حال فرد بسیار بدتر بوده و علاوه بر آن تنبیهات بعد نیز در انتظار فرد خواهد بود.

دوران مدرن و فرهنگ های مدرن

در حال حاضر و فرهنگ های بروز دنیا، خودکشی یک تراما (آسیب) کامل محسوب شده و همه دول و جوامع با برنامه های متفاوتی سعی در پیشگیری و کنترل آن دارند. در بسیاری از جوامع خودکشی یک عمل غیر قانونی دیده می شود که در صورت زنده ماندن فرد منجر به دستگیری، جریمه و حتی زندان شدن وی پس از طی دوره درمان می گردد. همچنین امروزه درصد بالای خودکشی و یا شاخص رو به رشد خودکشی یکی از ضعف های بارز هر اجتماعی محسوب شده و گویای ضعف فرهنگی رفتاری اعتقادی جامعه به دربرگیری همه اعضای خود تلقی می گردد. جوامعی که توان برنامه ریزی و استفاده از نیروهای انسانی خود بصورتی مفید و مثمر را نداشته باشد یا با استیگما سازی و تحقیر، گروهی را برتر و یا کمتر جلوه دهد طبیعتا با آمار بیشتری از خودکشی در بین سالخوردگان، نوجوانان و جوانان، زنان و اقلیت ها روبرو خواهند بود.

خودکشی از منظر روابط بین فردی

خودکشی یکی از آسیب رساننده ترین رفتارها در روابط بین فردی است. وقتی کسی خودکشی می کند، اطرافیان او به شدت احساس درماندگی، گیجی، خشم، اضطراب، شرم، افسردگی و گناه می کنند. همچنین این احساس که به انها خیانت شده و در کشاکش مشکلات توسط فرد خودکشی کننده رها شده اند نیز یکی از احساسات شایع در اطرافیان فرد خودکشی کننده است که به ندرت ابراز میکنند.

به علاوه حس اعتماد نیز دستخوش تخریب شده و با حس ترس، نگرانی و اضطراب و خشم نسبت به فرد خودکشی کننده جایگزین می شود. در طول زمان این نبود اعتماد در روابط بین فردی خود از موجبات بسیاری از درگیری های و سرد شدن رابطه و کم تر شدن عواطف در بین افراد می گردد و با حس ترحم عوض می شود.

خودکشی از منظر پاتولوژیک

خودکشی  بدون شک یک عارضه ی ناشی از نوعی بیماری است. در طبیعت هیچ موجود سالمی میادرت به اتمام زندگی خود نمی نماید. اما بسیاری از شرایط و عوارض روانی ژنتیکی یا روانی محیطی هستند که موجب بهم ریختن مکانیزم پردازشی موجود شده و موجود بدون درک از عمل، مبادرت به نابودی خود می نماید.

در انسانها نیز عوارض روانی ژنتیکی یا روانی محیطی بر فیزیولوژی مغز حاکم شده و می تواند فرد را بسوی خود نابودی سوق دهد. در ذیل به بعضی از این عوارض در هر دو گروه اشاره میکنیم:

عوامل روانی ژنتیکی خودکشی (گروه الف)

  1. اختلالات رشدی (بیش فعالی – اوتیسم – توره – عقب ماندگی های ذهنی)
  2. اختلالات شخصیتی خصوصا همراه با اختلالات همپوشان خلقی
  3. افسردگی شدید با زمینه ژنتیکی
  4. انواع اختلالات و انحرافات جنسی
  5. دزمورفیا (زشت انگاری بدن خود)
  6. .بولیمیا و انورکسیا نرووزا
  7. اختلالات دامنه شیزوفرنی

عوامل روانی محیطی خودکشی (گروه ب)

  1. الکل، ماری جوانا و دیگر مخدرها
  2. افسردگی در سالخورده ها
  3. مناقشات دائم و مکرر خانوادگی
  4. تهدید و ارعاب مکرر توسط اعضا خانواده دور و نزدیک، همکلاسی ها و همکاران، اعضای گروه های مذهبی
  5. تحقیر و شکنجه مکرر توسط اعضا خانواده دور و نزدیک، همکلاسی ها و همکاران، اعضای گروه های مذهبی
  6. تجاوز و شرم توسط اعضا خانواده دور و نزدیک، همکلاسی ها و همکاران، اعضای گروه های مذهبی
  7. همجنسگرایی
  8. دگر جنسه بودن
  9. فقز مزمن
  10. جنگ
  11. سرطان
  12. اختلالات تیروییدی
  13. مصرف داروهای اعصاب در کودکان و نوجوانان
  14. مصرف دارو های اعصاب با دوز بالا در بزرگسالان

فلسفه خودکشی در افراد با یکی از عوامل ذکر شده در گروه الف و ب

الف. هیجان خواهی با مبادرت به انجام ریسک ها و خطرهای بزرگ (شایع در اختلالات شخصیت خوشه A & B)

ب. منفی گرایی (شایع در اختلالات خلقی: افسردگی مزمن، دو قطبی) و شیزوفرنی، وسواس شدید، و دزمورفیا، بولیمیا، انورکسیا

 

منبع